جدول جو
جدول جو

معنی گنج بادآورد - جستجوی لغت در جدول جو

گنج بادآورد
در موسیقی کهن ایرانی از الحان سی گانۀ باربد موسیقی دان دوره ساسانیان، برای مثال چو باد از گنج بادآورد راندی / ز هر بادی لبش گنجی فشاندی (نظامی۱۴ - ۱۷۹)
تصویری از گنج بادآورد
تصویر گنج بادآورد
فرهنگ فارسی عمید
گنج بادآورد(گَ جَمعِ واژۀ وَ)
نام نوایی است که مطربان زنند. (فرهنگ اسدی) (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی). نام نوایی و لحنی هست از جمله سی لحن باربد. گویند چون این گنج به دست خسروپرویز افتاد، باربد این لحن را ساخت و نواخت. (برهان). نام نوایی است از مصنفات باربد مطرب. (جهانگیری). نام نوایی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی). نام لحن شانزدهم است از سی لحن ساختۀ باربد مطرب خسروپرویز. (فرهنگ نظام) :
گاه کوه بی ستون و گنج بادآور زنند
گاه دست سلمکی و پردۀ عشرا برند.
ضمیری (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 62 و حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی).
چو یاد از گنج بادآورد راندی (باربد)
ز هر یادی لبش گنجی فشاندی.
نظامی (خسرو و شیرین).
نواسازی که بودش باربد نام
نوائی ساخت آنرا انگبین دام
نهاد از زخمه چون برزد تمامش
نوائی گنج بادآورد نامش.
امیرخسرو دهلوی (از فرهنگ جهانگیری).
، گنجی باشد که بی زحمت به دست آید. (معیار جمالی). و در چهار شربت نوشته که گنج بادآورد به اصطلاح مال مفت را گویند. (غیاث اللغات) (آنندراج). هر چیز که اندوخته کنند بدون هیچ زحمت و مشقتی. (ناظم الاطباء). سود خداداد. (ناظم الاطباء) :
اگر گنجیت بادآورد باید سوی هامون رو
که برده گام صد گنج است بادآورده در هامون.
(احوال و اشعار رودکی ج 2 ص 726).
، گنج پنهانی و دفینه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
گنج بادآورد(گَ جَمعِ واژۀ وَ)
همان گنج باد است که گنج دویم خسروپرویز باشد و آن را گنج بادآور هم میگویند که بحذف دال آخر باشد. (برهان) ... وجه تسمیه اش اینکه قیصر روم از خوف خسروپرویز چندکشتی از زر سرخ پر کرده به جزیره می فرستاد و باد مخالف آن کشتیها بسوی ملک پرویز آورد و پرویز آن مال را گرفت، لهذا آن مال را گنج بادآورد نام کردند. (آنندراج) (غیاث اللغات). وجه تسمیه این است که چون خسروپرویز در سال 611 میلادی قسطنطنیه را محاصره کرد و هراقلیوس شاه روم خوف فتح او را، شصت خزانه خود را در کشتیها بار کرده به جزیره محفوظی فرستاد. اتفاقاً طوفان باد آن کشتیها را نزدیک لشکرگاه خسرو آورد تمام خزانه به تصرف او درآمد و آن گنج دوم او شده گنج بادآورد نامیده شد. (فرهنگ نظام). ابن البلخی در فارسنامه آرد: و دیگری را نشاندند (رومیها) نام او هرقل و این شهر براز او را حصار سخت داد، چنانکه از خویشتن نومید شد و خزانه ها را در چهار کشتی بزرگ نهاد تا به اسکندریه برند. اتفاق را باد مخالف برخاست و آن کشتیهابه کنار لشکرگاه شهر براز افگند و چون کشتیها را بگرفتند مالهای بی اندازه و خزاین دیدند و شاد شدند و از آنجا بر چهارپایان نهادند و نزدیک (خسرو) پرویز فرستادند و شرح حال نبشتند کی چگونه بود. او بدان شاد گشت و آن را گنج بادآورد نام نهاد. (فارسنامه ص 104). در این روایت (روایتی که مورخین اسلام چون بلعمی و ثعالبی در آن از عجایب دربار خسروپرویز سخن رانده اند) ، نام چند گنج را ذکر کرده اند، از قبیل: ’گنج بادآورد’ و ’گنج گاو’ گویند هنگامی که ایرانیان اسکندریه را در حصار گرفتند، رومیان درصدد نجات دادن ثروت شهربرآمدند و آن را در چند کشتی نهادند، اما باد مخالف وزید و سفاین را به جانب ایرانیان راند. این مال کثیر را به تیسفون فرستادند و بنام ’گنج بادآورد’ موسوم شد. (ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 486) :
دگر گنج بادآورش خواندند
شمارش بکردند و درماندند.
(شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2892).
نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمر
گنج بادآورد یک بیت مدیحش را ثمن.
منوچهری (دیوان چ 1 دبیرسیاقی ص 65).
ز خاکش باد راگنج روان بود
مگر خود گنج بادآورد آن بود.
نظامی.
رجوع به گنج باد و گنج بادآور و گنج شایگان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنج شادآورد
تصویر گنج شادآورد
از گنج های خسرو پرویز، گنج شادآور، گنج شادورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنج باد آورده
تصویر گنج باد آورده
گنجی که بی رنج و زحمت به دست آید، گنج باد
در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنج شادورد
تصویر گنج شادورد
از گنج های خسرو پرویز، گنج شادآور، گنج شادآورد برای مثال دگر آنکه بد شادورد بزرگ / بگویند رامشگران سترگ (فردوسی - ۸/۲۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گنج شادآور
تصویر گنج شادآور
از گنج های خسرو پرویز، گنج شادآورد، گنج شادورد
فرهنگ فارسی عمید
(گَ جِ وَ)
نام گنج هفتم است از جملۀ هشت گنج خسروپرویز. (برهان) (آنندراج). گنج شادآور. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 295). در حاشیۀ برهان قاطع چ معین این کلمه به شادورد رجوع داده شده است:
دگر گنج شادآورش خواندند
که در معدن خاص شه ماندند.
فردوسی (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنج شادآورد
تصویر گنج شادآورد
((~ِ وَ))
نام گنج هفتم از گنج های خسروپرویز، گنج شادآور، گنج شادورد، گنج شادآورد، گنج شارورد بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنج باد آورد
تصویر گنج باد آورد
نام لحنی از سی لحن باربد، نام یکی از گنج های خسرو پرویز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنج شادورد
تصویر گنج شادورد
((~ِ وَ))
نام گنج هفتم از گنج های خسروپرویز، گنج شادآور، گنج شادورد، گنج شادآورد، گنج شارورد بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنج شادآور
تصویر گنج شادآور
((~ِ وَ))
نام گنج هفتم از گنج های خسروپرویز، گنج شادآور، گنج شادورد، گنج شادآورد، گنج شارورد بزرگ
فرهنگ فارسی معین